بنر عنوان نشریه وقایع اتفاقیه

از شمارۀ

عبور از سنگلاخ

زیست‌نگاریiconزیست‌نگاریicon

چراغی در باد

نویسنده: فاطمه حسینی

زمان مطالعه:4 دقیقه

چراغی در باد

چراغی در باد

درختی را دیدم که در طوفان زمستان خم شده، اما نشکسته بود و حتی با این وجود شاخه‌هایش بازهم پذیرای باد و باران بهاری بودند. ایستاده بود، آرام و مقاوم، انگار رازی از زمستان در دلش داشت که نمی‌خواست فاش شود؛ راز ریشه‌ها.

 

همان‌جا بود که فهمیدم شاید رازِ تاب‌آوری در همین انعطاف باشد؛ در توانِ خم‌شدن، بی‌آن‌که شکستنی در کار باشد. که پس از زمستان، در بهار هنوز هم سرپا باشیم. این نگاه به درخت، مرا به درک عمیق‌تری از تاب‌آوری رهنمون کرد. تاب‌آوری، نفی رنج نیست. پذیرشِ رنج و گذرکردن از دل آن است. ما نمی‌توانیم از طوفان‌ها فرار کنیم، اما می‌توانیم یاد بگیریم چگونه در میانشان بایستیم.

 

تاب‌آوری یک صفت قهرمانی نیست که تنها به انسان‌های خاصی تعلق داشته باشد. برعکس، هرکسی در لایه‌های پنهان وجودش می‌تواند آن را داشته باشد و در طول زمان، با هر تجربه‌ی تلخ و هر شکست، ذره‌ذره در وجودش ساخته شود. در دل همین فرآیند درونی است که نیروی دیگری نیز ریشه می‌دواند.

 

امید، همان نیرو است؛ در چنین لحظاتی، امید تنها چیزی است که ما را سرپا نگه می‌دارد. اما امید، برخلاف آنچه گاهی تصور می‌شود، احساسی گذرا یا تصوراتی تصادفی نیست؛ یک انتخاب فعال است. یعنی ما باید خودمان تصمیم بگیریم آن را در دلمان زنده نگه داریم، حتی وقتی همه‌چیز در درونمان می‌خواهد تسلیم شود. گاهی امیدداشتن، شبیه آن است که وسط باد بخواهی یک شمع کوچک را با آخرین کبریتت روشن نگه داری. دست‌هایت می‌لرزد، باد می‌وزد، اما باز هم می‌کوشی. چون اگر آن شعله خاموش شود، دیگر راهی برای دیدن باقی نمی‌ماند.

 

در پایان هر مسیر، وقتی از همه‌چیز خسته‌ایم و هیچ‌چیز مطابق میل پیش نرفته، امید همان نیرویی است که در درونمان می‌گوید: «باز هم ادامه بده.» به قول احمد شاملو: «آدمی به امید زنده است.»

 

اما برای آنکه این امید، واقعی و پایدار باشد، باید میان امید و خوش‌بینیِ کورکورانه تفاوتی عمیق قائل شد. امید، واقع‌بینی است. یعنی بدیِ شرایط را ببینی، اما باور داشته باشی که می‌توانی تغییرش دهی. خوش‌بینی، چشم‌بستن بر واقعیت است، اما امید یعنی نگاه‌کردن و بااین‌حال نترسیدن.

 

در اینجا بود که پیوند ناگسستنی این دو مفهوم را دریافتم: امید قدرتی است که به ما اجازه می‌دهد امروزِ سخت را تاب بیاوریم و همین‌طور، تاب‌آوری بستر رشدِ امید است. این دو، پیوندی دائمی‌ دارند؛ امید در دلِ زمینِ یأس ریشه می‌دواند و تاب‌آوری را از دل خاکِ تیره می‌رویاند. این امید، لزوماً در قالب‌های بزرگ ظاهر نمی‌شود. بعضی وقت‌ها، امید فقط یک لبخند ساده است؛ لبخندی از عزیزت، که ناگهان در میان خستگی روز، جانی دوباره به تو می‌بخشد. گاهی صدای آرام مادری‌ست که می‌گوید:«می‌گذره، فقط صبر کن.» یا دوستی که بی‌کلام، در سکوت فقط کنارت می‌نشیند تا شرایط را تاب بیاوری. همین لحظات کوچک، ما را زنده نگه می‌دارند. امید همیشه بزرگ و درخشان نیست؛ گاهی در ساده‌ترین چیزها نفس می‌کشد؛ در یک نگاه، در بوی نان تازه، در آفتاب صبحی که بعد از شب طولانی بالا می‌آید.

 

از همین‌جا به این می‌رسم که شاید حقیقت این نیست که آدم‌های قوی امیدوارند؛ شاید این امیدواری‌ست که آدم‌های معمولی را قوی می‌کند. امید، نیرویی‌ست که از دلِ شکست، معنا می‌سازد و تاب‌آوری، پلی است میان رنج و معنا؛ پلی که ما را از «چرا من؟» به «حالا چه کنم؟» می‌رساند.

 

بعدتر هم دوباره همان درخت را دیدم. دوباره سبز شده بود، جوانه‌هایی تازه داشت و شاخه‌هایش را به سمت نور خورشید کشیده بود. هیچ نشانی از شکست در چهره‌اش نبود، فقط اندکی خمیده‌تر، پخته‌تر، شاید زیباتر. این درخت برایم نماد زندگی شد؛ زندگی‌ای که گاهی با تمام سنگینی‌اش بر دوش آدمی، او را خم می‌کند، اما اگر ریشه در خاکِ امید داشته باشی، هرگز نخواهی شکست. فهمیدم طوفان ماندنی نیست؛ می‌گذرد و آسمان دوباره صاف می‌شود، حتی اگر اثرش در تنه‌ی درخت بماند.

 

ما هم مانند آن درختیم؛ گاهی در باد می‌لرزیم، گاهی خم می‌شویم، اما تا وقتی در ریشه‌مان نوری از امید باشد، دوباره قد خواهیم کشید. تاب‌آوری یعنی باور به همین بازگشت. یعنی دانستن اینکه هیچ تاریکی ابدی نیست و حتی در دورترین نقطه‌ی شب، جایی چراغی روشن است.

 

من هنوز هم گاهی در تاریکی‌های خود می‌ایستم و به این می‌اندیشم که چه چیزی می‌تواند این سیاهی را بشکافد. هربار که پاسخم را می‌یابم، می‌بینم نامش «امید» است. چراغی کوچک، اما زنده، که در باد می‌لرزد اما با این حال خاموش نمی‌شود.

فاطمه حسینی
فاطمه حسینی

برای خواندن مقالات بیش‌تر از این نویسنده ضربه بزنید.

instagram logotelegram logoemail logo

رونوشت پیوند

کلیدواژه‌ها

نظرات

عدد مقابل را در کادر وارد کنید

نظری ثبت نشده است.